غزلغزل، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
علیعلی، تا این لحظه: 8 سال و 18 روز سن داره

گلهای زندگی

وز دختر

تولد حضرت معصومه و روز دختر رو به همه دخترای خوشگل تبریک میگم .امروز 14 مرداد1395 مصادف با روز دختر رفتیم خونه اقاجون نصرالله اینم یه عکس از دخترای خونه       برای دختر گلم یه اسمون عشق میارم /برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم/یک دل پرامید و مهر ،ترانه ساز غصه ها /هدیه من به دخترم ،همون غریب بی ریا دخترم روزت مبارک ...
14 مرداد 1395

گردش یک روزه کنار رودخونه

امروز 8مرداد1395با اقاجون نصرالله ومادر خاله و دایی و خانواده هاشون رفتیم شهر زاینده رود کنار رودخونه که خیلی خوش گذشت فقط اقاجون یه کم مریض بود که 5جلسه دیگه پرتو درمانی داره و درمانشکامل میشه و ان شاالله خوب خوب میشه اینم گردشامروز به روایت تصویر ...
8 مرداد 1395

4مرداد 95

الان که دارم اینا رو مینویسم علی خوابه و غزل تو اتتقش با مبینا بازی میکنه  علی این روزا خیلی بد شیر میخوره و باید توی خواب بهت شیر بدم وگرنه نمیخوری و تا میخوام شیرت بدم جیغ میزنی و روت رو برمی گردونی نمیدونم تا کی میخوای اینطوری باشی کاش زود شیر خوردنت خوب بشه چون اینطوری هم من اذیت میشم هم خودت   فوق العاده بد دارویی و نمیتونم هیچ دارویی رو بهت بدم که همش رو بیرون میکنی و با هرروشی امتحان کردم هیچ تاثیری نداره   
4 مرداد 1395

این روزای غزل

غزل خانوم از وقتی علی به دنبا اومده اوایل خیلی حسادت میکردی و لی کم کم حسادتت داره کمتر میشه ولی همچنان وجود داره. دوست داره علی رو بغل کنه و راه بره وقتی بهش میگم نمیشه ناراحت میشی قهر میکنی و بیشتر علی رو اذیت میکنی و میخوای مثل عروسکات باهاش رفتار کنی   برای اینکه حوصلت تو خونه سر نره و سرگرم بشی تو کلاس ژیمناستیک و قران ثبت نامت کردیم و یک ماه خرداد رو به کلاس رفتی که سرگرم بودی   توی تیر ماه اکثر بعد از ظهر ها تو کوچه با بچه های همسایه ها  که میرید دوچرخه بازی از 21 تیر بابا پایه های کمکی دو چرخت رو باز کردبدون اینکه ما پشتت رو بگیریم خودت تونستی بی پایه بازی کنی البته از یه هفته قبلش با یه پایه رکاب م...
1 مرداد 1395

ختنه

روزچهارشنبه30 تیر پیش دکتر جعفر زاده رفتیم و ختنه ات کردیم که فوق العاده نا ارامی می کردی و سعت 4 صبح مجبور شدیم دوباره بریم پیش دکتر که دوباره پانسمان کرد . ...
1 مرداد 1395

سه ماهگی

این عکس سه ماهِگیته   علی رقم تلاش زیاد برای غلتیدن هنوز موفق نشدی  فوق العاده خوش اخلاقی و خیلی دوست داری باهات حرف بزنیم و در تاریخ 28 تیر تونستی برای مامان صدادار بخندی  از دو ماهگی میتونی اغوم بگی و تا باهات حرف میزنیم میخندی و یه سرس صدا در میاری 28 تیر با غزل و علی به اتلیه رفتیم و ازتون یه سرس عکس گرفتیم که خدا رو شکر خیلی با عکاس همکاری کردی .   ...
1 مرداد 1395
1